شب گذشته دکتر آربی بابومیان و هنرجویانش به همراه یاوران همیشگی موسیقی اصفهان در هنرسرای خورشید ، با صدای پیانوهایشان در هوای شهر جادو کردند.
به گزارش خبرنگار ایمنا، پیانو به یقین کامل ترین ساز غربی و در اصطلاح مادر سایر ساز هاست.
اجرای شب گذشته به زعم من ارکستر تمام عیاری بود که تمام آواهایش را پیانیست ها می نواختند. اصلا ذات داشتن ارکستر و هم نوازی چند ساز مخصوص موسیقی کلاسیک غرب است. در موسیقی اصیل ایران، هم نوازی چند ساز مشابه و یاچند ده ساز مختلف در کنار هم و روی یک صحنه امکان پذیر نیست مگر در موارد خاص مثل همنوازی دف، زیرا در موسیقی سنتی ما نت نویسی انقدر دقیق نیست که چندین ساز مشابه بتوانند در یک صحنه صدای هماهنگ و یک دست تولید کنند و اصلا بسیاری ار اتفاقات بداهه و در سر اجرا حادث می شود.
حضور همزمان ۱۲ پیانو روی صحنه اجرا در نبود نوازندگان و آواها و صداها هم آدم را سر حال می کرد و نوید یک رسیتال پور شور و هماهنگ می داد که جایش در صحنه های موسیقی ایران اکنون زیادی خالی است. چه رسد به وقتی که پای سونات های بتهوون و موتزارت و یوهانس برامس، بتهوون، جوزف هایدن و گوستاو هولست هم در میان باشد.
برنامه با حضور ۴ نوازنده و اجرای قطعه ای از ساخته های بتهوون شروع شد. نوازنده ها در گروه های چهارتایی به نوبت به صحنه می آمدند و به اجرا می پرداختند که هماهنگی شان از همان ابتدا و اولین اجرا شگفت زده ات می کرد و از خودت می پرسیدی این ها هنرجوهای تاره کارند؟ به قول مرحوم علی حاتمی بیشتر به نظر استادانی می آمدند در رخت شاگردی و در دل آفرین باید گفت به این همه عشق و استعداد و البته نفس حق استادی که موسیقی برایشان مشق کرده بود.
بعد از بتهوون نوبت به موتزارت رسید و کم کم حرفه ای ترها به روی صحنه آمدند. اربی بابومیان در همین میانه ها به گروه اضافه شد و همراه سه نفر دیگر از همکارانش به اجرای قطعه ای سنگین و پرچالش نشست. هنوز اجراها ۴ نفری و در اصطلاح ۸ دستی اجرا می شد.
قطعه آخر بی نظیر بود. شروع قطعه با دو نوازنده بود و کم کم سایرین اضافه شدند. روی صحنه جای سوزن انداختن نماند و در کنار این ازدحام، این میزان هماهنگی و یک دستی سر حالت می آورد. گروه شاگردان بابومیان قدرت نت ها و پیانو و موسیقی کلاسیک را مقتدراته به رخت می کشیدند و به یادت می انداختند که موسیقی واقعا یعنی چه. اینکه شاید برای پیشرفت باید به عقب برگشت و از این به ظاهر موسیقی های پر سر و صدا و تو خالی امروزی باید دوباره به دامن موسیقی کلاسیک غربی و دستگاهی ایرانی پناه برد. درست شبیه آن شعر اخوان ثالث که : «بشر دوباره به جنگل پناه خواهد برد...»
در جایی، از خاطرات آربی بابومیان خوانده بودم که وی سال ها بود که ایده این کنسرت را در سر می پرورانده و حالا توانسته به عمل برساند. درست است ...موسیقی در ایران همیشه مهجور بوده و در راهش جهدها باید تا به منزل رسد...
ما، همه اصفهانی ها دست تو استاد گرامی و تمام هنرجویانت را به گرمی می فشاریم و به خود می بالیم که هستید که شما نبض تپنده این شهرید در خشکی زنده رودش و وای اگر شما نیز در این جار و جنجال ممیزی ها و خط و خطوط ها دل سرد شوید و اصفهان را تنها بگذارید..